صدای پای باران

روزهای دلتنگی من

دختـرم ؛ این هفته ها ، هفته های آخر است که تو در منی  باور کردنش سخت است دختــرم  دلم تنگ می شود برای  تمام دردها ، ناراحتی ها و بی خوابی ها تمام بی اشتهایی ها ، بد ویاری ها تمام استرس ها ، بی قراری ها و نگرانی هایم بابت سلامتیت دلم تنگ میشود برای تکان خوردنت ، سکسکه هایت و سفت شدن هایت برای شکم خالی بدون تــو دلم تنــگ می شود  اما ؛ چاره ای نیست کوچــولوی من ، باید بیایی ! سالم و شاد بیا دختـر زیبــاروی من ، من و بابایی منتظرت هستیم  منتظر دیدنت ، در آغوش کشیدنت و بوسیدنت . خدایــا فقط چند هفته تا مــادر شدنم باقی م...
7 ارديبهشت 1394

عکسای سونوگرافی

عزیز مامانی این اولین عکس از زندگی جنینی توئه که قلبت تشکیل شده بودو من از ذوق سر از پا نمیشناختم هر وقت که نگاه عکست میکردم بغض گلومو فشار میداد و روزی صد هزار بار به خاطر تو خدا رو شکر میکردم اینجا جوجه من هفته 8 بودی تاریخ 93/7/14   اینم ازدومین عکس سونو گرافی   اولین بار بود صدای قلب کوچولوتو شنیدم  که از خوشحالی اشک چشمام سرازیر شد مامانی قربون اون قلب کوچولوت بره دختر نازم اینجا 12هفته 4 روزت بود تارخ 93/8/18   توی این عکس که مشاهده میکنی جنابعالی جنیستت مشخص شده و یه دختر ناز هستی عسلم اینجا...
7 ارديبهشت 1394

عکس کوچولویی من و بابایی

اینم عکس بچگی من وبابایی ببینم وروجک من شکل کدوم یکی از ما میشی؟  مامان جون تمام سعیتو بکن شبیه خودم بشی ببینم چی میکنی هااااا   این مامان الهام تپل مپلی     و اینم بابایی   ...
6 ارديبهشت 1394

خدا داره بهم یه دختر میده

خدا داره بهم یه دختر میده که هرچی نداشتمو بهش بدم میخوام هرکی که نیستمو بهش بگم  که بش بگم چجوری محکم بره  که قول بده آدمارو باور نکنه عشقو تجربه کنه بنده ی تن نباشه مث مادرم نشه سکوت نکنه از بلند پروازیهاش سقوط نکنه میخوام بیوه اگه شد نزنن تهمت بهش  بش بگم صداشو جرات بده بدونه با موهای اون کسی نسخ نمیشه اگه.نتونه مادر شه مرد تلف نمیشه خدا داره بهم یه دختر میده میخوام بدون اجازه ی مرد نفس بکشه میخوام پرنده ها رو بدون قفس بکشه میخوام فرشته نباشه خطا جزئی از زمینه میخوام زن باشه زن بمیره زنیت همینه که بدونه دن...
5 ارديبهشت 1394

روزی که خبر دادنت به ما دادی

دخترم   امروز که تصمیم گرفتم برای تو وبلاگ درست کنم،   یک هفته ای است که وارد ماه هفتم بارداری شدم و چیزی به دنیا اومدنت نمونده!   ما روزهای زیادی را با هم گذروندیم که با همه سختیش، شیرین بود و بیادماندنی.    قبل از اینکه بیای تو دل مامان با بابا رفتیم مشهد پا بوس  امام رضا و ازش طلب   یه بچه سالم کردیم و بعد از چهارده روز احساس کردم که تو وجودمی    فرداش رفتم ازمایش خون دادم جواب آزمایش مثبت شد من و بابایی   اون لحظه از خوشحالی میخواستیم بال در بیاریم   خدا رو به یمن وجود  پر برکتت شکر کردیم &n...
4 اسفند 1393
1